درد هجری کشیده ام که مپرس

بعد از یک سال و نیم دوستی این  اولین بار بود که از من پرسید تاحالا عاشق شدی؟یعنی اینطور هم نپرسید.گفت عاشق  شدی دیگه خودت نه؟هیچی نگفتم.پرسید تاحالا عاشق شده ای؟گفتم آره گفت چه  جوریه؟گفتم خیلی درد داره.روحت درد میکشه.

۳ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
هذیان سرا
۰۷ دی ۰۰:۱۶
حتا بعد از رسیدن به هم؟

پاسخ :

عشق رسیدن و نرسیدن نداره.رسیدن کمی ارامش درونی بهت میده.ولی عاشق همیشه مجنونه.جنون یعنی آزار خود در  حالت منطقی.ولی درحالت عاشقی منظقم آرزوست:)
یک آشنا
۰۷ دی ۰۹:۱۷
گفتی عشق و دردمان رو تازه نمودی ، هرچه از این مرهم سیاه جدایی بر آن می گذارم ، بدتر چرک می کند.
+عشق با رسیدن محو می شود - امروز فهمیدم ، پستش رو میذارم :))

پاسخ :

نه محو نمیشه بدتر میشه.
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق/ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم
ثمین س.ن
۰۷ دی ۰۹:۴۲
بدم میاد از عشق!نمیدونم چرا

پاسخ :

اتفاق دوست داشتنی ایه.شاید اطرافت جوری شده که بدت میاد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان