هزار قصه بگفتم

لحظه جدایی که نزدیک شد روباه گفت: آخ نمیتوانم جلوی اشکم را بگیرم.

شازده کوچولو گفت:تقصیر خودت است,من که بدت را نمیخواستم.خودت خواستی اهلیت کنم...

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

دوباره دختری با موهایش

چند روز مانده بود به عروسی.که مادر به علت مرگ مغزی فوت کرد.دخترش موهاشو تراشیده...گفته موهامم باید برن...موهایی که مامانم نازشون میکردن باید با مامانم برن...

۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

دم آخری

لامذهب به جوهر خودکارمم نمره میدادی بیشتر از این میشد که الان نوشتی!!بعضی استادا چجوری واقعا دلشون میاد.نمیگم ننداز منو میگم با نمره ای که خودم میفتم بنداز...

۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

سیستم لعنتیییییی

انرژی ای  که واسه کشف روابط بین اعداد جدول تو جزوه ی سیستمم گذاشتم اگر واسه یه علم ناشناخته گذاشته بودم تا آخر شب صد درصد به طور کامل کشف میشد!

۳ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

سیستم سما

به رورهایی رسیدیم که دهن بروزر رو آسفالت کردیم بس  ک ریفرش زدیم واسه سما

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

عجبا

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بلبل

یه شب سرد تو آذر بود فکر کنم پست گذاشتم که دلم روزای گرم خرداد و درد  کتفمو میخواد...الان روزای گرم خرداده درد کتف ندارم ولی حالت تهوع مضخرفی دارم ...جوری که سرمو نمیتونم بالابگیرم.خرداد مارو نافش رو با درس نخوندن بریدن انگار

۲ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

همون استرس همیشگی

همون استرس همیشگی فراموش کردن تولد آدم های مهم...دوستای خوب که فراموش نمیشوند حتی اگر سال های نبینیشان و حتی اگر کیلومتر ها دور باشی.همیشه اردیبهشت که میشود یادت می افتد که این ماه اتفاقات خاصی دارد...اردیبهشت هارا به نام آن ها زده اند انگار...شش دونگ.والسلام

 

 

میدونی که همیشه میترسم تولدتو جا به جا تبریک بگم:)) پس این پست ناقابل رو بپذیر:)توام بیستت رو گرفتی!

۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

برف

همه جا جوری ساکته که حس میکنم تو یه شب سرد زمستونی اواسط دی ماه هستم و بیرون داره برف میاد ....

۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

تنها بودن یه کابوسه شومه

من با زخم زبونات رفیقم/مرهم بزار با حرفات رو زخم عمیقم

باتوام که داری به گریم میخندی/کاش میشد بیای و به من دل ببندی
.
.
.چاووشی میخواند و سیگار پنجم را پوک میزنم
 
*علاقه مندان اهنگ چاووشی با اسم"زخم زبون" یا "زبون"
 
۳ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان