آدمی را تصور کنید که فردا صبح ساعت یازده امتحان تخصصی دارد.آدمی را تصور کنید که در این چند روز تا این لحظه به جز رو خوانی چند صفجه هیچ کاری نکرده.آدمی را تصور کنیدکه صبح ها تا پنج بیدار است و تمامی ورزش های المیپک را دنبال میکند و با برد حسن یزدانی بندری میرقصد و در کل خانه دور افتخار میزند و معلوم نیست صاحبخانه قراردادشان را تمدید کند با این مسخره بازی های نیمه شبش یا نه؟همین آدم صبح دوازده صبحانه خورده و ساعت یک دوباره خوابیده و الان بیدار شده و سردرد دارد.خیلی هذیان گفتم همه این ها ناشی از افت چای خونم است...