116

ادامه مطلب یک نوشته ی متفاوت...خیلی متفاوت...قضاوت و برداشت شما محترم است...اینها نه توهم هستند نه واقعیت...یک چیزی بین این دو...مرگ همیشه این نیست که دیگر در این دنیا زندگی نکنی...مرگ یعنی چشمهایت را به روی خوبی ها و بدی های این دنیا ببندی...حالا میخواهد یک لاشه بی جان باشد یا یک آدم که فقط نفس میکشد... +دبیری هم برگشت... چیک...نوبت بعدی بود.آمد و آمد یه کوچولو تغییر زاویه لازم بود...آهان...حالا دوباره سرسره بازی...چیک... پشت سرهم حرکت میکردند و سرمیخوردند.کارشان را خوب بلد بودند...دلیل کارشان را هم میدانستتد...گاهی دلشان به حال دختر میسوخت...نهایت دلسوزیشان سه ثانیه بود...از زمانی که سر میخوردند تا زمانی که برسند روی بالش و نابود شوند... اشک هایش را کنار نمیزد.روی فرش جلوی بخاری دراز کشیده بود.ثانیه ها زیادی کش می آمدند...اتاق تاریک بود و روی شیشه ی بخاری نیم رخش را میدید...به زیبایی های نداشته اش فک میکرد...به اینکه چرا همیشه بازنده است!او حتی بازی های دوتایش را هم بیشتراز دختر دوست داشت.حسادت های او را می دانست و با اسم دیگری سوهان به روحش میکشید...بابت خیانتش عذرخواهی میکرد...یقین داشت او را میبخشد...داشت تنبیه میگرد خودش را...فکر کرد وقتی نباشد او خیلی تنها میشود...دلش سوخت ولی یادش افتاد او فرشته ای دارد...یکی...قلپ...دوتا...قلپ...سه تا...قلپ...پنجاه و یک...پنجاه و دو...شصتو هشت...صدای گوشی می آمد.دیگر دیر شده بود.کسی درخانه نبود.صدایی شنید...انگار همانی بود که پیام فرستاده بود...انگار همانی بود که زنگ میزد...بلند بلند صدایش میزد...او که کلید نداشت چطور آمده بود...بازهم قطره ها سرمیخوردند...اینبار کم جان تر...باچشمان نیمه باز نگاهش کرد...از او ناراحت نبود حتی ذره ای...از خودش دلگیر بود که چرا هیچ قدرتی برای دفاع ازداشته هایش ندارد...دلگیربود که بر بادرفتن آرزوهایش راتماشا میکرد...چشمانش را بست واو را با حسرتی بر دل تنها گذاشت :( +داستانک...تمرینی برای نوشتن
۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان